به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا، احسان عليزاده طي يادداشتي نوشت: داعش از طريق ورود گروه شبه نظامي «امارت اسلامي عراق» به سوريه  و يارگيري از ساير گروههاي تروريستي موجود در جبهه معارضه و پس از تعارض با القاعده شکل گرفت.

تفاوت داعش با القاعده بر سر «استفاده از خشونت و ارهاب در جهت رسيدن به تشکيل حکومت اسلامي» بود. در اين عرصه علي رغم اينکه عربستان با تشکيل «جبهه الاسلام» در سوريه به حمايت از القاعده پرداخت اما داعش پيروز ميدان بود و عناصر تروريستي که از سراسر جهان در سوريه حضور داشتند به داعش پيوستند.

داعش پس از ناکامي و عملياتهاي ناموفق پي درپي در سوريه و در زماني که انتخابات عراق پايان يافته بود در غيرمنتظره ترين وضعيت وارد عراق شده و در راستاي استراتژي تقسيم عراق به سه کشور (سني- شيعه -کرد) به تصرف مناطق سني نشين عراق اقدام کرد.

اگرچه پاي داعش هيچگاه به بغداد نرسيد اما دولت عراق از امريکا درخواست کمک کرد و امريکا ائتلاف ضدداعش را با تعلل و تاخير ايجاد کرد؛ ائتلافي که رفتارش با داعش کج دار و مريز بود و هيچگاه قصد نابودي داعش را نداشت.

«حاکم الزاملي» رئيس کميسيون امنيت و دفاع پارلمان عراق مي گويد: «مدارکي در اختيار داريم که ثابت مي‌کند ائتلاف بين‌المللي ضد داعش» در مناطق تحت اشغال داعش با هواپيما مواد غذايي و سلاح براي داعش ارسال مي‌کند و در اين مدارک ساعت و تاريخ دقيق اين کمک‌ها نيز قيد شده است.

 اهمال امريکا نسبت به داعش در عراق مي تواند در کنار استراتژي تقسيم عراق به سه کشور در راستاي طرح خاورميانه بزرگ امريکا و تکه تکه کردن ملتهاي منطقه قرار بگيرد تا موضوع روشن تر شود و هويت داعش در «ژئوپولتيک سياسي کنوني منطقه» و فلسفه وجودي آن آشکار شود.

در حال حاضر که بحران يمن و حمله عربستان در صدر پوشش رسانه اي قرار گرفته است داعش تلاش دارد به مرزهاي لبنان نفوذ کند. چرا که استراتژي رسانه اي امريکا به اين اقدام داعش نيازمند است تا در افکار عمومي لبنان آنرا به عنوان پاسخ داعش به مبارزه حزب الله عليه داعش در سوريه القا کند.

در سايه اين عمليات ايضايي مديريت نيروهاي داعش و انتقال آنها به آسياي ميانه از طريق افغانستان و مرزهاي ترکيه و آذربايجان در جريان است؛ امريکا در اين تاکتيک به دنبال افزايش فشار بر روسيه است.

نکته اي که وجود دارد اين است که داعش حمله به لبنان را بر حمله به رژيم صهيونيستي ترجيح مي دهد و با حکومتهاي لائيک ترکيه و جمهوري آذربايجان کاري ندارد و هدف خود را کشورهايي چون سوريه عراق لبنان مرزهاي شرقي ايران و همچنين روسيه قرار داده است.

در بارز بودن نقش امريکا در ايجاد و هدايت امريکا شواهد زيادي وجود دارد. استفن گريفين تارپلي، تاريخ نگار آمريکايي معتقد است «گروه تروريستي داعش همانند القاعده محصول و دست پرورده سازمان هاي اطلاعاتي غرب از جمله CIA است. کشورهاي عضو ناتو از جمله آمريکا، انگليس و فرانسه از حاميان اصلي و عوامل شکل گيري داعش بوده اند. عناصر داعش در اردوگاه هاي ناتو در اردن آموزش ديدند و در پايان سال 2011 از ليبي به ترکيه و از آنجا به شمال سوريه آورده شدند.

اسناد افشا شده اسنودن که در پايگاه اينترنتي  "انترسپيت" منتشر شده نشان مي دهند  کارشناسان ۳ سازمان اطلاعاتي(سيا-موساد-ام آي ۶) به اين نتيجه رسيدند بهترين راهکار براي حمايت از اسرائيل، خلق دشمني پشت مرزهاي آن است که سلاح خود را به سوي کشورهاي مخالف بقاي اين رژيم نشانه بگيرد.

پروژه عمليات شکل گيري داعش که با نام رمز «لانه زنبور» بين اين سه طرف کليد خورد با هدف حمايت از رژيم صهيونيستي انجام گرفت ومقرر شد ساختاري با شعارهاي ديني بسيار افراطي در منطقه شکل گرفته وگسترش يابد.

اقدامات داعش هيچ توجيه ايدئولوژيکي نمي تواند داشته باشد . بلکه به نظر مي رسد نيروهاي داعش به مقاطعه کاراني تبديل شده اند که براي پيمانکار خود کار مي کنند. از اين نظر مي توان گفت هر چند دولت اوباما شرکت خصوصي بلک‌واتر را منحل کرد اما در واقع داعش يک بلک واتر بومي است.

همانطور که اريک پرينس، بنيانگذار شرکت مذکور اذعان کرده است: « اين موجب شرمندگي است که دولت اوباما تجارت قبلي من (شرکت بلک واتر) را به عنوان يک سازمان خصوصي در هم شکست زيرا ما مي‌توانستيم مساله اعزام نيروي زميني را حل کنيم و مي‌توانستيم با افرادي که مي‌خواستند به عنوان مقاطعه‌کار براي جنگ بروند قرارداد ببنديم. در آن صورت ديگر شما استدلال حضور نيروهاي زميني آمريکا در آنجا را نداشتيد.»